خب.. یطورایی یه معجزه با ازین شلوار بند دارا و موهای حالت دار نسکافه ای با رده های قهوه ای تیره که یه لبخند گنده داره و روی لباسا و صورت -و حتی موهاش- لکه های رنگ ریخته .. یه معجزه که نقاشی دیواری میکنه و روی خاکستری دلگیر ساختمونای دودی شهر طرح بهشت و دریاچه غو میکشه .. یه معجزه که تابستونمو رنگی کنه ... یه معجزه که تا قبل ۸ صبح فردا باید برسه. لطفا دیر نکن معجزه عزیز .
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
اینجا یه زمانی کلیسای کهنه ای بود که به دست جادویِ طلسم پیچک سمّی تبدیل به امواجی شد...و توی این وبلاگ جا گرفت:)) هشدار: ممکنه مجسمه ی فرشته ی نگهبان گاهی تکون بخوره ، شایدم پختون کنه! ( یکمی شوخه:دی) از شما دعوت میشه موسیقیِ پست ثابت رو گوشکنید==) و امیدواریم از متن های مرمری توی وبلاگ لذت ببرید♡-