جمعه, ۴ شهریور ۱۴۰۱، ۰۳:۲۳ ب.ظ ~𝒎𝒊𝒕𝒔𝒖𝒓𝒊 ‌‌ ۱۴ نظر

‌یوهو. احتمال ۹۹٪ این پست رو نمیخونید چون چالشیه که ۹۹٪ بیانیا توش شرکت کردن:دی

عههه وبلاگ 400 روزه شد پشمام/ㅜㅍㅜ\

۱.خودت را معرفی کن.
سلام.
من رو میتسوری ، هلنا ، بیدل صدا میکنن. این پونزدهمین سال زندگیمه که توشم. بچه ی اولم. خیلی دور ها برونگرا بودم ولی الان بشدت درونگرام. ترس از اجتماع دارم و اتاکو عم D:

۲. یک چیزی را نام ببر که در آن خوب هستی.
خیال بافی ، فکر کردن ، جمع کردن اطلاعاتی که مردم براشون جالب نیست و گوش دادن اهنگایی که هیچکس گوششون نمیده، نخوابیدن و غذا نخوردن:دیی

(هزارتا گفتم بجای یکیxD)

۳. رنگ موردعلاقه‌ات چیست و چرا؟
خاکستری و رنگ های پاستلی.. خاکستری برام شبیه رنگ ماهه. رنگیه که چشم رو اذیت نمیکنه و افراطی بنظر نمیرسه (^:
رنگای پاستلی هم که همه عاشقشنD:

۴. داستان پشت اسمت چیست؟
هلنا بمعنی نور و روشناییه. چون نور رو خیلی دوست دارم و بعضی از دوستام معتقدن شبیه الهه ی خورشیدمXD این اسم رو انتخاب کردم (^:
میتسوری هم خیلی یهویی اومد توی ذهنم. و خب الان دیگه بیشتر به این اسم منو میشناسن:دی

۵. دوست داری به کدام کشور سفر کنی و چرا؟
چه سوال دوست داشتنی ای *-*
به چین یا ژاپن .. چون من عاشق وایب و خیابونا و مغازه ها و جاذبه های این دوتا کشورم(^: و البته شاید رفتم ایسایاما رو هم یه دوسه تایی چک زدم DD:

۶. کارتون موردعلاقه‌ات چیست؟
همم '^' ‌...
شاید روح؟ شایدم میچل ها علیه ماشین ها؟
+ قرمز شدن . کارتونش رو خیلی به اون صورت دوست نداشتم ولی گروه 4town>>>>>>>

۷. میخواهی وقتی بزرگ شدی چه کاره بشوی؟
شاید نقاش ؟ شایدم نویسنده.
شایدم یه نویسنده ی نقاش
یا یه نقاش نویسندهD:

۸. نکته موردعلاقه‌ات درباره دانشگاه چیست؟
استقلال، درسی که اختصاصی میخونی *-*

۹. فصل موردعلاقه‌ات چیست و چرا؟
پاییز (:
وایب پاییز .. رنگهاش .. اب و هواش .. همه چیز پاییز دوست داشتنیه (^:

۱۰. غذای موردعلاقه‌ات چیست؟
نمیدونم قبلا ها چه جوابی به این سوال میدادم..
ولی الان نودل و همبرگر و لازانیا D:
و مرغ.

۱۱. از چه چیزی میترسی و چرا؟
تاریکی
ارتفاع
هرچیز بزرگی ( مثل مجسمه ی میدون مادر"-")
اب هایی که از بالا میریزن.. مثل ابشار یا اب نماها
گربه ی مدرسه ی موش ها ( من از بچگیم از این عروسک زشت میترسم )
انواع حشرات
انواع سگ سانان ( غیر از یونتان:دی)
اجتماع.
فراموش شدن.
مامانم"-" xD

هاله..
و خیلی چیزا ... '-' ترسوعم کلا'-'\


۱۲. دوست داشتی حیوان خانگی داشتی؟
ارهههصمسنمسنص. یه گربه ی نارنجی :")

۱۳. تعطیلات موردعلاقه‌ات چیست و چرا؟
من فقط میدونم که بعد تعطیلی های این دو سال گذشته از هرچی تعطیلاته متنفرم.
+ جمعه ها هم کابوسمه.

۱۴. یک فانتزی موردعلاقه‌ات را بنویس.
تنها زندگی کردن توی یک اپارتمان کوچیک با تم کرم قهوه ای ، یه گربه ی نارنجی ، نویسندگی و نقاشی و یه کوه کتاب.
( یه جایی که اب و هواش عین پاییز باشه> )

۱۵. لباس موردعلاقه‌ات چیست و چرا؟
تیشرت های لشی که روشون لکه های رنگه. (^:
چون راحتن . و بی ریا.
+لباسای استایل دارک اکادمیا هم دوست دارم.

۱۶. بزرگترین رویایت برای آینده چیست؟
تنها و مستقل زندگی کردن (^:

۱۷. پنج‌تا چیز جالب درباره من:
۱.پنج تا چالگونه دارمxDD
۲.آسم دارم
۳.قرار نبود زنده بمونم .
۴.تقریبا همیشه اهنگ گوش میدم.
۵.ملت( همکلاسی های احمقم^^) فکر‌میکنن ازین ادمای درس نخونم ولی واقعا نمره هام خوبه"-"

۱۸. چه چیزی خوشحالت میکند؟
در حال حاضر.. نمیدونم. هیچی.

۱۹. چه چیزی ناراحتت میکند؟
ادمای خود خواه
بی احترامی
قضاوت
مامانم.
و روند زندگیم^-^\

منبع چالش (کلیک)

غیر از یونتان‌.
من این پشت غش کردم.
TT ㅋㅋㅋ
من امیدوارم یه نویسنده‌ی نقاش بشی. ((((":
پنج‌تا چال گونه؟ کلا دوتا گونه داریم و تو پنج‌تا چال داری؟ xD
زیادی خوشحالم که زنده‌ای! :دیییی
روند زندگی‌ت... دوست داشتی چه شکلی باشه؟
آمین((((^:
نکته جالبش همینهxD خدا موقع ساختن من گل کم اورده چالگونه گذاشته بجاشxDD
حیح(^:
عادی باشه‌. (:
تنها کسی بودی ک چالششو کامل خوندم.. :">
وای آنیما("""":
بیا بغلم زنیکهTT\
خودت میدونی که چقد گشادم~=-=~
بغلللللل/*-*\
xDD
*فشار دادننن
باید خیلی زیبا باشه. D":
خب عادی چیه از نظرت؟
حیحD":
یه مامان بابای نرمال ، نه خیلی مهربون نه خیلی سخت گیر، یه خانواده نرمال که باهم دوستن و فقط گاهی باهم دعواشون میشه.. و ..."-"
پنج تا چال گونه...یاد ماه افتادم که پر چاله ست =)
D""":
ولی دوبله میچل ها علیه ماشین ها>>>
و همینطور 4town>>>

یه سوال..هلنا اسم واقعیت نیست؟ اخه گفتی انتخاب کردم"-"...
خیلی دوسش داشتممم ( البته نمیدونم تو کدومشو میگی:دی)
اهنگ nobody like you>>>

اسمیه که توافقی کل فامیل و اشنا صدام میکنن چون اسم اصلیم توی خانواده زیاده(": و قاطی میشیم (": و قرار شد من هلنا باشم D":
توی اون استعدادهات از بیدل بودن چرا یاد نکردی؟T-T
وای کسجضنسکضنصح :>>>>>>
من یادم نیست چه گروهی دوبله کرده بودش ولی اون رباتا وقتی اون سگه رو میدیدن میگفتن "سگه نیست سگه نیست سگه نیست نون بربریه" xD

خیلیم کراش بودن:")))

اها. قشنگه*-*
منم یادم نیست ولی فکر کنم نون بربری به گوشم نرسید. ( ولی یه نونی بود بالاخرهxD ) 

خیلی:")

*-*
400 روزگیتم مبارک*-*
ممممرسیییی
*پاشوندن گل*
خب همه ی بیانی ها شرکت کرده باشن. آیا این دلیل میشه که پست میتسوری چانو از دست بدیم؟؟
من همیشه نسبت به آب حس ترس داشتم. ولی یه ترسِ همراه با ستایش وپرستش. ابهت آب منو میگیره..ولی عاشقشم. عاشقشم. دریا،فواره ها،آب های عظیم..
یجورایی حتی از سونامیی هم خوشم میاد. XD (بی ربط به اینم نیست که من یه دیوونه ای هستن که از چیزهایی که میترسونن یا غمگینم میکنن به شدت ممنون ومچکر هستم ودوستشون دارم^-^)
*آه تلخ کشیدن*
چقدر درمورد سوال آخر درکت میکنم.
مامانم
روند زندگیم...
وایD""": 
دریا و رود خونه اوکیه برای من ، ولی امون از ابشار و اب نما T-T ~
( بدون شک ادم چرخ اور و شجاعی هستی که اینطوری با ترسات دوستیDD: )
* چشمک*
.... :((((((((((:
نه من آبشار وآب نما هم دوست. مخصوصا آب نما که اصلا در قلب من جای دارند. خیلی جادویی وجذابن^^
البته نه همه ی ترسام..مثلا از سوسک بیزااااارمممم بیزااااااارررر...به هیچ وجه نمیتونم باهاش روبرو بشم!!!!!!
خیلی وحشتناکن=^=
منطقیهxDD نترسشم دلش نمیخاد با سوسک رو به رو بشه :دی
سلام، خیلی ممنونم که شرکت کردی♡ جوابات رو خیلی دوست داشتم و خوشحالم که به این واسطه، میشناسمت✨
ممنون بابت این چالش خوشگل از شما*-*♡ منم همینطورD:
امید وارم وقتی ی نقاش یا نویسنده بزرگ شدی بشناسمت و بتونم متن نقاشیای قشنگتو ببینم یخونم.
اوهTT این خیلی اکلیلی کننده بودTT
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی